-
موقعیت اجتماعی زبانهای اقلیت در ایران
هر کسی که اندکی با مسائل مربوط به زبانها در ایران آشنا باشد میداند که در میان زبانهای غیر فارسی زبانهایی مثل کُردی و ترکی عموما جایگاه اجتماعی بسیار بالاتری در مقایسه با مازندرانی، گیلکی، لری و امثال آنها دارند، به این معنا که گویشوران این زبانها عموما با اعتماد به نفس بیشتری از زبان خود استفاده میکنند، بیشتر ممکن است به سراغ خواندن و نوشتن به این زبانها بروند، و از این زبانها در حوزههای گستردهتری (از جمله سیاست، علم، و ادبیات فاخر) استفاده میکنند.
این موقعیت اجتماعی برتر چیزی درباره برتری ذاتی و ساختاری این زبانها نشان نمیدهد، بلکه نتیجه عوامل سیاسی و فرهنگی و موقعیت اجتماعی گویشوران این زبانها (و نه خود اینزبانها) است. البته ناگفته پیداست که این زبانها هم خود زیر سایه سنگین فارسی در ایران در تنگنا هستند، اما همچنان موقعیتشان قابل مقایسه با مازندرانی و گیلکی و لری و تالشی و وفسی و مانند اینها نیست، و بیم انقراضشان در عرض چند نسل نمیرود.
گاهی در توجیه این تفاوت موقعیت بین زبانهای محلی، به عواملی مثل حمایت حکومتی، احساسات گویشوران، وجود رسمالخط، و وجود ادبیات غنی و رسانه در این زبانها اشاره میشود. این عوامل اگرچه کاملا موثرند، اما به عقیده من خود عوامل ثانویهای هستند که تحت تاثیر عوامل ریشهایتری هستند. در زیر به عمدهترین عواملی که به نظر میرسد به این موقعیت نسبتا موفق برای زبانهایی مثل ترکی و کردی کمک کردهاند اشاره میکنم.