ارسال شده از virastari.persianblog.ir

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲.

منظور از روان­‌نویسی «زدودن پیچیدگی از نوشته و روان کردن آن» است.

یکی از ویژگی‌های بایسته‌ی هر نوشته، پیچیده نبودن آن است؛ به­گونه‌ای که هم به‌آسانی و روانی خوانده شود و هم درک معنی آن آسان باشد. ...

 

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲

همان‌گونه که پیش از این آمد‍، هر نوشته‌ای بسته به محتوا و مخاطب، دارای زبانی مشخص است. نوشته‌ها را از نظر گونه‌های زبان می‌توان به «نوشته‌های علمی، ادبی، اداری، گفتاری (محاوره‌ای)، کودکانه، مطبوعاتی و...» تقسیم نمود. (ن. ک ۶: ص ۲۴) برخی نویسندگان نیز دارای سبک ویژهٔ خود هستند.

 زبان و سبک نوشته باید از آغاز تا پایان آن یک‌دست باشد؛ یعنی برای مثال نمی‌توان صفحه‎هایی از یک کتاب را به‌زبان کودکانه و صفحه‎هایی دیگر را به‌زبان ادبی نوشت، بلکه باید با توجه به‌زبان انتخاب شده‌ برای کتاب، از آغاز تا پایان نوشته را با‌‌ همان زبان، هم‌خوان کرد. در مورد سبک نوشتار نیز باید چنین کرد؛ یعنی اگر نویسنده دارای سبکی مشخص است، باید آن سبک را در همهٔ کتاب رعایت کرد. تغییرات ویرایشی نیز نباید موجب تغییر دادن سبک نویسنده در برخی صفحه‌ها و در نتیجه ناهم‎خوانی سبکی در کل کتاب شود. البته یکسان بودن سبک موجب یک‌نواخت و خسته کننده بودن متن نمی‌شود؛ زیرا آن‎چه متن را متنوع و جذاب می‌کند، تنوع در مطلب و محتواست، نه تنوع در سبک. در این می‌ان، اگر نویسنده‌ای از آثار دیگران در قالب نقل قول مستقیم استفاده کرده باشد نمی‌تواند سبک‌های متفاوت آنان را یکسان کند (اصل احترام به سبک)؛ مگر هنگامی‌که آن آثار را در قالب نقل به‌مضمون به‎کار برد.

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲....

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲.

گاهی در نوشته‌ها به واژه‌هایی می‌رسیم که نویسنده، آن‌ها را برای بیان مطلبی درپی هم آورده است. این واژه‌ها را «واژه‌های برشمرده» می‌نامیم.  (۱) واژه‌های برشمرده معمولاً یا عبارت هستند یا جمله‌؛ ولی در هر صورت، ساختار آن‌ها در یک‌جا، نباید به‌صورت ترکیبی (یعنی عبارتی‌- جمله‌ای) باشد، بلکه این واژه‌های پشت‌سرهم یا باید همگی عبارت باشند، یا جمله. البته در جایی که چنین امکانی وجود نداشته باشد چاره‌ای جز به‌کار بردن ساختار ترکیبی وجود ندارد...

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲.

(۱) عنوان‌ها باید کوتاه و رسا باشند و معمولاً باید آن‌ها را به‌صورت عبارت (یعنی به‎صورت مصدری نه فعلی) نوشت، نه به‎صورت جمله. (به‌جز مواردی که چاره‌ای جز جمله‌نویسی نباشد.) به‌زبان دیگر اگر قرار است فعلی در آن‌ها به‎کار رود، باید به‌جای آن فعل «مصدر» گذاشت. به‌ صورت‌های «بنویسید» و «ننویسیدِ» عنوان‌هایی درپی آمده نگاه کنید: مثال ۱: ننویسید: هنگامی که ماهواره در مدار قرار می‌گیرد. بنویسید: هنگام قرار گرفتن ماهواره در مدار.

مثال ۲: ننویسید: عواملی که باعث کم شدن ورودی آب سد‌ها می‌شود. بنویسید: عوامل کم شدن ورودی آب سد‌ها. مثال ۳: ننویسید: سرویس فنی بدون در نظر گرفتن مسافت پیموده شده انجام شود. بنویسید: انجام سرویس فنی بدون در نظر گرفتن مسافت پیموده شده.  (۲) ویراستار تنها می‌‎تواند عنوان‎های متعلق به نوشته‎ی در دست ویرایش را ویرایش زبانی کند و نباید عنوان‎هایی را ویرایش کند که متعلق به نوشته‎های دیگر هستند، ولی به هر علتی در نوشته‎ی در دست ویرایش او گنجانده شده‌اند؛ برای مثال اگر کتابی با عنوان «نقاط استراتژیک دنیا» در نوشته‎ی در دست ویرایشِ ویراستار به‎عنوان منبع ذکر شده، ویراستار نمی‌‎تواند عنوان آن را به «نقطه‎های راهبردی جهان» تبدیل کند. البته انجام ویرایش صوری بر عنوان‎‌ها تا جایی که به مفهوم آن آسیب نرساند اشکالی ندارد؛ برای مثال ویراستار می‌‎تواند عنوان «پیشگیری از همگرائیهای منطقه‎ای» را به «پیش‎گیری از هم‎گرایی‎های منطقه‎ای» تبدیل کند.

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲.

قاعدهٔ نشاندن واژه‌های فارسی به‌جای ساژه‌های عربی قاعدهٔ کلی در نشاندن واژه‎های فارسی به‌جای واژه‌های عربی (قاعده‎ی واژه‎گزینی) این است که:  هرگاه برای بیان یک مفهوم در زبان فارسی، دو واژهٔ فارسی و عربی داشته باشیم، اگر واژهٔ فارسی «رسا»، «پذیرفتنی» و «زنده» باشد، باید آن را به‌جای واژهٔ عربی برگزید. ...

 

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲.

۱ـ «را» پس از اسم نکره «را» نشانهٔ «مفعول بی‌واسطه» و «اسم معرفه» است؛ برای مثال در جمله‎ی: «نامه را نوشتم» منظور، نامه‌ای مشخص و معلوم است. بر همین پایه، بسیاری از ادیبان آوردن «را» پس از اسم نکره را غلط می‌دانند. پس در جمله‎ی «خانه‌ای را خریدم»، با هم آوردن «را» ‌ی معرفه و «ای» نکره دربر دارندهٔ تناقص است؛ بنابراین یا باید نوشت «خانه‌ای خریدم» یا «خانه را خریدم». ...

منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهٔ شیوه نامهٔ جامع ویرایش و نگارش، تهران، نشر سرمستان، ۱۳۹۲.

۱ـ حذف حرف اضافه و ربط  (۱) فقط حرف‌های اضافهٔ «به»، «بر»، «در» و گاهی «از» را می‌توان در پاره‌ای از عبارت‌ها مانند «] به [سر رسیدن»، «] به [زندان کردن»، «] به [راه افتادن»، «] به [خواب رفتن»، «] بر [سرگذاشتن (کلاه)»، «] بر [زمین خوردن»، «] در [خواب بودن»، «] در [اوایل بهار»، «] در [اواخر شب»، «] از [یادش رفت»، «] از [صبح تا شام» و... حذف کرد. ولی در فارسی فصیح بهتر است تا جای ممکن از حذف حرف اضافه خودداری کرد، مگر در ترکیبات و اصطلاحات جاافتاده‌ای مانند «خواب رفتن»، «زمین خوردن» و مانند این‌ها.

 (۲) حرف ربط «که» را نیز در موارد فراوانی، از جمله برای پرهیز از تکرار آن، می‌‎توان حذف کرد؛ البته اگر حذف آن آسیبی به جمله نرساند: مثال ۱: ننویسید: این دانشگاه، فصل‌نامه‎ی «نیروی مشترک» را نیز که یک نشریه‎ی مطالعات امنیتی و نظامی حرفه‎ای است که برای افسران ستاد تهیه می‌‎شود، منتشر می‌‎کند. بنویسید: این دانشگاه، فصل‌نامه‎ی «نیروی مشترک» را نیز که یک نشریه‎ی مطالعات امنیتی و نظامی حرفه‎ای ویژه‎ی افسران ستاد است، منتشر می‌‎کند. مثال ۲: ننویسید: او گفت که نمی‌‎تواند چیزهایی را که می‌‎بیند، نادیده بگیرد. بنویسید: او گفت نمی‌‎تواند چیزهایی را که می‌‎بیند، نادیده بگیرد. مثال ۳: ننویسید: همه می‌‎دانستند که آن‎چه که اتفاق می‌‎افتد‌‌ همان چیزی است که خودشان موجب آن شده‎اند. بنویسید: همه می‌‎دانستند آن‎چه اتفاق می‌‎افتد‌‌ همان چیزی است که خودشان موجب آن شده‎اند. مثال ۴: ننویسید: آن‎چه که رخ داد، نشان داد که کسانی که برای انجام دادن این کار انتخاب شده‎اند باید دوره‎های ویژه‎ای را گذرانده باشند. بنویسید: آن‎چه رخ داد، نشان داد کسانی که برای انجام دادن این کار انتخاب شده‎اند باید دوره‎های ویژه‎ای را گذرانده باشند. ۲ـ حرف اضافهٔ مرکبدر حروف اضافهٔ مرکب (مانند: برطبقِ، به‌توسط، به‌عوض، درظرف، درکنار، درپهلویِ، به‌خدمتِ، برضدِ، برخلافِ و...) در بسیاری موارد می‌توان جزء نخست را حذف کرد؛ ولی در فارسی فصیح و نثر دقیق به‌ویژه در متون علمی و حقوقی که نیاز به وضوح و صراحت دارند، بهتر است که حرف اضافهٔ مرکب به‌صورت کامل آورده شود. ۳ـ حرف اضافهٔ نامناسببرای این منظور -‌مانند مثال‌هایی که درپی خواهد آمد- یا باید کلمه‌ها را با حرف اضافه سازگار کرد، یعنی حرف اضافه را تغییر داد؛ یا شیوهٔ بیان جمله را تغییر داد؛ و یا حرف اضافه را حذف کرد. مورد دیگر هنگامی است که حرف اضافه‎ای را به‌اشتباه به‎جای حرف اضافه‎ی دیگر به‎کار ببریم. مثال‎‎هایی که درپی آمده این دو نوع کاربرد نادرست حروف اضافه را نشان می‌‎دهد: مثال ۱: ننویسید: او محافظ و علاقه‌مند به سنت خانوادگی‌ است. بنویسید: «او محافظ و دوست‌دار سنت خانوادگی‌ است» یا «او علاقه‌مند به سنت خانوادگی و محافظ آن است.» مثال ۲: ننویسید: این چاپلوسان برای اطاعت کردن و گردن نهادن به حکم هر جابری آماده‌اند. بنویسید: این چاپلوسان برای اطاعت کردن از حکم هر جابری و گردن نهادن به آن آماده‌اند. مثال ۳: ننویسید: رفتن و برگشتن از پاریس دو روز بیشتر طول نمی‌کشد. بنویسید: رفتن به پاریس و برگشتن از آن‌جا دو روز بیشتر طول نمی‌کشد. مثال ۴: ننویسید: آن‎چه مترجم بر متن کتاب افزوده یا کاسته است، نظر اصلی نویسنده را مخدوش می‌کند. بنویسید: آن‎چه مترجم بر متن کتاب افزوده یا از آن کاسته است، نظر اصلی نویسنده را مخدوش می‌کند.

بیشتر ببینید